برای این همه ساحل صدف بهای کمی است
«خلیج» حرف کمی، «بحر» ادعای کمی است
شبیه اقیانوسی کنار رونق تو
حضور این همه بندر چه ماجرای کمی است!
ندیم شوکت جاوید سالیان وطن!
ـ که عشق پیش دلت عمق بی صدای کمی است ـ
اگر چه خلق جهان سدّ این ادامه شوند
خیلج «فارس» تویی... خونِ دل، بهای کمی است
همیشه جاری آبی! شروع عمر زمین
برای قدمت سبز تو ابتدای کمی است
تمام صحن وطن بستر غرور تو باد!
ولی تو بی مرزی، این فراخنای کمی است
...
مدام نام تو موّاج کرده شاعر را
که «من» برای شکوهت غزل سرای کمی است
دلیل راه، خودت باش! کشتی غزلم ـ
شکسته است... قلم سخت ناخدای کمی است
تقدیم به خلیج نجیب جنوبی که شمال آرزوهای زمین است..